هدف قیمت (Price Target) چیست

هدف قیمت (Price Target) چیست

فهرست محتوا

تعیین هدف قیمت یکی از مهم‌ترین مهارت‌های معامله‌گران در بازارهای مالی است که به آن‌ها کمک می‌کند تا استراتژی‌های معاملاتی موفقی را ایجاد کنند. با استفاده از روش‌ها و ابزارهای مختلف تکنیکالی، می‌توان آینده‌ی حرکت قیمت را پیش‌بینی و نقاط سودآور برای ورود و خروج را مشخص کرد. در این مقاله، به بررسی تکنیک‌های موثر برای تعیین هدف قیمت و چگونگی به کارگیری آن‌ها در معاملات خواهیم پرداخت.


تارگت یا هدف قیمت (Price Target) چیست؟

هدف قیمت یا همان  Price Target قیمتی می باشد که معامله گر یا یک مشاور سرمایه گذار پیش‌بینی می کند تا در آینده قیمت به آن رقم می رسد. یعنی آینده ی قیمت را پیش بینی می کند.

یعنی یک معامله گر بعد از تحلیل و بررسی بازار به این نتیجه می رسد که قیمت یک سهم در آینده به یک عدد خاص می رسد. به این قیمت بدست آمده توسط تحلیلگر تارگت یا هدف قیمت گفته می شود.

* هدف قیمت (Price Target) در تحلیل تکنیکال به سطح قیمتی اشاره دارد که تحلیل‌گر یا معامله‌گر انتظار دارد قیمت یک دارایی به آن برسد. این هدف، برای تعیین نقطه خروج از معامله یا ارزیابی سود و زیان احتمالی به کار می‌رود. تعیین هدف قیمت به معامله‌گران کمک می‌کند تا استراتژی‌های خود را بهینه‌سازی کرده و تصمیمات آگاهانه‌تری بگیرند.

تارگت یا هدف قیمت چیست

این عدد با تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی توسط معامله گر بدست می آید. این عدد با تحلیل های دقیق به دست می آید و مورد پذیرش مشاور سرمایه گذار شما می باشد.

با به دست آوردن این هدف قیمت معامله گر برنامه ریزی می کند که بعداز رسید قیمت فعلی سهم به آن عدد، از معامله خارج شود.

حال ممکن است این هدف قیمت یا تارگت در بازه هایی توسط تحلیلگر شما تغییر یابد. این تغییر قیمت هم نسبت به بررسی های تحلیلی قابل تغییر می باشد.

مقاله مرتبط: 7 اندیکاتور کاربردی در تحلیل تکنیکال برای افزایش سود در معاملات

تحلیلگران با تعیین هدف قیمت تاثیر بسزایی بر روی قیمت در آینده می گذارند. زیرا به پیشنهاد آنها افراد زیادی در بازار در همان قیمت خرید می کنند و قیمت را افزایشی می کنند.

تارگت قیمتی

به هر صورت نمی توانیم به جدیت اثبات کنیم که هدف قیمت کاملا صحیح می باشد و هر هدف قیمتی که تعیین می شود صحیح می باشد. ممکن است اتفاقاتی در بازار رخ دهد که قیمت به آن هدف نرسد!

معامله گران تکنیکال از اندیکاتورها (indicators)، پرایس اکشن (price action)، آمارها (statistics)، روندها (trends)، و مومنتوم قیمت (price momentum) بهره می گیرند تا آینده بازار را پیش بینی کنند.

یک قیمت در مسیر خود ممکن از با شرایط گوناگونی مواجه شود، تغییرات مختلفی صورت گیرد. بنابراین هر لحظه امکان تغییر هدف قیمت در بازار ممکن است.

مقاله مرتبط: خط روند رو بشناسیم

 

تعیین اهداف قیمت چگونه انجام می‌شود؟

تعیین اهداف قیمت با استفاده از ابزارها و روش‌های مختلف تکنیکالی انجام می‌شود. این ابزارها شامل الگوهای قیمتی، خطوط روند، سطوح حمایت و مقاومت، اندیکاتورها و نظریه موج الیوت می‌باشند. هر کدام از این روش‌ها به معامله‌گران کمک می‌کنند تا اهداف قیمتی دقیق‌تری تعیین کنند و از استراتژی‌های معاملاتی خود بهره‌وری بیشتری ببرند.

تعیین هدف قیمت با استفاده از ابزارها و روش‌های مختلف تکنیکالی

1. سطوح حمایت و مقاومت

  • حمایت: سطحی از قیمت که در آن تقاضا به اندازه کافی قوی است تا از افت بیشتر قیمت جلوگیری کند.

  • مقاومت: سطحی از قیمت که در آن عرضه به اندازه کافی قوی است تا از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری کند.
  • تعیین هدف: معامله‌گران می‌توانند اهداف قیمتی خود را بر اساس نزدیکی به این سطوح تعیین کنند. به عنوان مثال، اگر قیمت در حال نزدیک شدن به سطح حمایت باشد، می‌تواند زمان مناسبی برای ورود به معامله باشد و هدف قیمت نزدیک به سطح مقاومت بعدی تعیین می‌شود.

2. خطوط روند

  • خط روند صعودی: از اتصال نقاط کف قیمت به دست می‌آید و نشان‌دهنده روند صعودی بازار است.

  • خط روند نزولی: از اتصال نقاط سقف قیمت به دست می‌آید و نشان‌دهنده روند نزولی بازار است.
  • تعیین هدف: معامله‌گران می‌توانند اهداف قیمتی خود را بر اساس نقاط برخورد با این خطوط تعیین کنند. به عنوان مثال، در روند صعودی، هدف قیمت می‌تواند نقطه‌ای باشد که خط روند صعودی را قطع کند.

مطلب مرتبط: بهترین اندیکاتور تشخیص روند چیست؟

3. الگوهای قیمتی

  • الگوهای بازگشتی: مانند سر و شانه، دوقله و دوقعر.

  • الگوهای ادامه‌دهنده: مانند پرچم، مثلث و مستطیل.
  • تعیین هدف: معامله‌گران با شناسایی این الگوها و اندازه‌گیری ارتفاع آن‌ها، می‌توانند اهداف قیمتی خود را مشخص کنند. به عنوان مثال، در الگوی سر و شانه، فاصله بین سر و خط گردن را به عنوان هدف قیمتی محاسبه می‌کنند.

4. اندیکاتورها

  • میانگین‌های متحرک (Moving Averages): به تعیین روند کمک می‌کنند و نقاط تقاطع میانگین‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت می‌توانند سیگنال‌های خرید و فروش ارائه دهند.

  • اندیکاتور MACD: از تفاوت دو میانگین متحرک استفاده می‌کند و تقاطع خط سیگنال می‌تواند به عنوان نقطه ورود یا خروج استفاده شود.
  • تعیین هدف: معامله‌گران می‌توانند اهداف قیمتی خود را بر اساس نقاطی که اندیکاتورها نشان می‌دهند، تعیین کنند.

5. نظریه موج الیوت (Elliott Wave Theory)

  • امواج پیشرو: پنج موج در جهت روند اصلی.

  • امواج اصلاحی: سه موج در جهت مخالف روند اصلی.
  • تعیین هدف: معامله‌گران با شناسایی این امواج و اندازه‌گیری طول موج‌ها، می‌توانند اهداف قیمتی خود را تعیین کنند. به عنوان مثال، طول موج 1 را می‌توان برای پیش‌بینی طول موج 3 استفاده کرد.

 

تعیین هدف قیمت یکی از مهم‌ترین بخش‌های تحلیل تکنیکال است که به معامله‌گران کمک می‌کند تا استراتژی‌های معاملاتی خود را بهینه‌سازی کنند. با استفاده از ابزارها و روش‌های مختلف مانند سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند، الگوهای قیمتی، اندیکاتورها و نظریه موج الیوت، می‌توان اهداف قیمتی دقیقی تعیین کرد و به سودآوری بیشتری دست یافت.

مطلبی که ممکن است در این قسمت مفید باشد: چگونه با استفاده از مووینک اوریج (MA) ترید یا معامله کنیم؟ سیگنال خرید و سیگنال فروش

 

پلتفرم فیلترنویسی ارزهای دیجیتال و فارکس

 

تعیین هدف قیمت با استفاده از ابزارها و روش‌های مختلف تکنیکالی

تعیین هدف قیمت با استفاده از الگوهای کلاسیک:

الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال به طور مداوم مورد استفاده قرار می‌گیرند و یکی از روش‌های پرکاربرد تحلیلی در بازارهای مالی می‌باشند. با کمک گرفتن از هر کدام از الگوهای کلاسیک می‌توان اهدافی برای قیمت در نظر گرفت که می‌توانند احتمال برد معاملات را بالا ببرند.

نکته‌ای که در مورد تمامی الگوهای نموداری وجود دارد، این است که این الگوها بعد از اینکه روی نمودار تشخیص داده شدند، نیاز به تایید دارند. بنابراین در صورتی که تایید شوند، می‌توان برای ادامه حرکت آنها هدف‌هایی را مشخص کرد. در ادامه به بررسی نحوه تعیین اهداف قیمت توسط این الگوها می‌پردازیم.

  1. الگوی سر و شانه (Head and Shoulders)

    • ساختار: این الگو به صورت دو شانه و یک سر روی نمودار تشکیل می‌شود و می‌تواند هم به صورت معمولی و هم به صورت معکوس روی نمودار ظاهر شود.
    • تعیین هدف: در صورتی که این الگو تایید شود، قیمت می‌تواند به اندازه فاصله خط گردن تا سر الگو از محل شکست به مسیر خود ادامه دهد. بنابراین یکی از اهداف قیمت برای این الگو خواهد بود.
  2. الگوی سقف و کف دوگانه (Double Top and Double Bottom)

    • ساختار: این الگو به صورت حرف W (کف دوگانه) یا M (سقف دوگانه) روی نمودار تشکیل می‌شود.
    • تعیین هدف: تایید این الگو نیاز به شکست خط مقاومتی بالای W یا خط حمایتی پایین M دارد. در این صورت می‌توان هدف قیمت را به اندازه ارتفاع کل الگو در نظر گرفت.
  3. الگوی پرچم (Flag)

    • ساختار: این الگو شباهت زیادی به پرچم دارد و نوک پرچم می‌تواند به اشکال مختلفی مانند مثلث یا مستطیل باشد.
    • تعیین هدف: این الگو در صورتی مورد تایید قرار خواهد گرفت که مثلث یا مستطیل در ادامه جهت حرکت قیمت شکسته شود. بنابراین می‌توان دسته پرچم را از محل شکست به عنوان هدف قیمت در نظر گرفت.
  4. الگوی مثلث (Triangle)

    • ساختار: این الگو بر اساس موقعیت قیمت داخل روند، می‌تواند به شکل متقارن، صعودی یا نزولی روی نمودار تشکیل شود.
    • تعیین هدف: در صورت تایید و شکست این الگو، می‌توان به اندازه قاعده مثلث برای قیمت هدف مشخص نمود.

استفاده از این الگوها و تعیین اهداف قیمتی به معامله‌گران کمک می‌کند تا با دقت بیشتری بازار را تحلیل کنند و تصمیمات بهتری برای ورود و خروج از معاملات بگیرند. با این حال، همیشه باید از ابزارهای تاییدکننده دیگر نیز استفاده کرد تا تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌ها دقیق‌تر و قابل اعتمادتر باشند.

 

تعیین هدف قیمت با استفاده از فیبوناچی

استفاده از ابزار فیبوناچی کمک بسیار زیادی در بهبود معاملات و نتیجه گیری بهتر در تحلیل تکنیکال خواهد کرد. این ابزار را می‌توان در هر روندی، چه صعودی و چه نزولی، مورد استفاده قرار داد، و به جرات می‌توان گفت ترکیب این ابزار با روش‌های اصلی تحلیلی مانند پرایس اکشن می‌تواند نتیجه فوق‌العاده‌ای به همراه داشته باشد.

در این قسمت از مقاله، سه ابزار پرکاربرد فیبوناچی در تحلیل تکنیکال برای تعیین اهداف قیمت مورد بررسی قرار می‌دهیم.

1. فیبوناچی اصلاحی: این ابزار در روند‌های صعودی و نزولی برای یافتن نقاط ورود و تعیین حد ضرر استفاده می‌شود. همچنین، فیبوناچی اصلاحی قابلیت تعیین اهداف کوتاه‌مدت را نیز دارد. با استفاده از دو عدد ۰.۲۳۶ و ۰.۶۱۸ در تنظیمات این ابزار، می‌توان این اهداف را مشخص کرد. در صورتی که قیمت روی یکی از سطوح حمایتی فیبوناچی واکنش خوبی داشته باشد، می‌توان انتظار داشت که با شروع موج جدید، حرکت بعدی قیمت تا اهداف کوتاه‌مدت ذکر شده ادامه داشته باشد.

تعیین هدف قیمت با استفاده از فیبوناچی

 

تعیین هدف قیمت با استفاده از فیبوناچی سه نقطه‌ای

استفاده از این ابزار نیز به نوعی دیگر می‌تواند سطوح حمایت، مقاومت، و واکنش‌پذیری را تعیین کند. زمانی که این ابزار در ابتدا یا در میانه روند استفاده می‌شود، می‌تواند اهداف آینده قیمت را پیش‌بینی کند. اعداد مهم این فیبوناچی شامل ۰.۶۱۸، ۱، ۱.۲۷۲، ۱.۶۱۸، ۲.۲۷۲، ۲.۶۱۸، ۳.۶۱۸، و ۴.۲۳۶ است.

نکته بسیار مهمی که در مورد ابزار فیبوناچی وجود دارد، این است که می‌توان آن را روی هر سطح مهمی که در نمودار وجود دارد، استفاده کرد. برای افزایش دقت تعیین اهداف و شناسایی بهتر سطوح حمایت و مقاومت، می‌توان این سه ابزار فیبوناچی را با یکدیگر ترکیب کرد، که به این حالت کلاستر کردن فیبوناچی گفته می‌شود. ترکیب سطوحی از این سه ابزار که نزدیک به یکدیگر قرار گرفته‌اند، به این ترتیب شناسایی می‌شوند. این سطوح هر چه به یکدیگر نزدیک‌تر باشند، نشان دهنده قدرت بیشتر سطح حمایت یا مقاومت می‌باشد و پتانسیل واکنش قوی‌تر روی این سطوح افزایش خواهد یافت.

تعیین هدف قیمت با استفاده از فیبوناچی سه نقطه‌ای

 

تعیین هدف قیمت با استفاده از سقف و کف کانال‌ها

در نمودارهای مالی، قیمت به طور متداول در داخل کانال‌هایی حرکت می‌کند. این کانال‌ها ممکن است به صورت موازی، همگرا یا واگرا باشند. از آنجا که کانال‌های موازی رایج‌ترین نوع هستند، می‌توان از آن‌ها برای تعیین اهداف قیمت استفاده کرد.

استفاده از کانال‌های رنج برای تعیین اهداف قیمت بسیار معمول است. این به دلیل این است که سقف و کف کانال‌های رنج، به عنوان محدوده‌های حمایت و مقاومت قوی شناخته می‌شوند، و می‌توان به آن‌ها در تحلیل تکنیکال اعتماد کرد.

به طور ساده اگر بخواهیم توضیح دهیم، وقتی قیمت در یک بازه زمانی معین در داخل کانالی حرکت می‌کند که توسط خطوطی که سقف و کف آن را تشکیل می‌دهند محدود می‌شود، می‌توان از این کانال برای تعیین هدف قیمت استفاده کرد. سقف و کف کانال به عنوان حدود بالا و پایین قیمت تعریف می‌شوند که قیمت در طی آنها حرکت می‌کند. از آنجا که این حدود به عنوان نقاط قوی حمایت و مقاومت در نظر گرفته می‌شوند، می‌توان از آنها برای تعیین هدف قیمت استفاده کرد.

به عنوان مثال، اگر قیمت به سقف کانال نزدیک شود و سپس از آن عقب نشینی کند، ممکن است انتظار داشته باشیم که قیمت به سمت کف کانال حرکت کند. از سوی دیگر، اگر قیمت به کف کانال نزدیک شود و سپس از آن عقب نشینی کند، ممکن است انتظار داشته باشیم که قیمت به سمت سقف کانال حرکت کند.

بنابراین، با توجه به این دو حالت، می‌توانیم اهداف قیمت را بر اساس سقف و کف کانال تعیین کنیم. این نقاط می‌توانند به عنوان هدف‌های موقت یا هدف‌های بلندمدت در نظر گرفته شوند، و معمولاً به عنوان نقاط ورود یا خروج از معامله نیز استفاده می‌شوند.

تعیین هدف قیمت با استفاده از سقف و کف کانال‌ها

 

تعیین هدف قیمت با روش ABC یا استفاده از کندل‌های قوی و فیبوناچی

روش ABC یا استفاده از کندل‌های قوی و فیبوناچی برای تعیین هدف قیمت، اصلی‌ترین مبناهایی هستند که معامله‌گران تکنیکال برای پیش‌بینی جهت حرکت قیمت استفاده می‌کنند. این روش از ترکیب کندل‌های قوی و الگوی ABC با استفاده از اعداد فیبوناچی برای تعیین سطوح مهم هدف قیمت استفاده می‌کند.

  • کندل‌های قوی: کندل‌های قوی نشان‌دهنده حرکت قوی در بازار هستند که با حجم بالا و تغییرات قابل توجه در قیمت همراه است. این کندل‌ها می‌توانند نقاط ورود یا خروج ایده‌آل برای معامله‌گران باشند و به عنوان نقاط شکست یا تغییر جهت در بازار شناخته می‌شوند.

  • الگوی ABC: الگوی ABC یک الگوی قیمتی است که شامل سه موج متوالی است که معمولاً در جهت مخالف جهت قبلی حرکت می‌کند. موج A نشان‌دهنده حرکت اولیه است، موج B نشان‌دهنده اصلاح قیمت است و موج C نشان‌دهنده ادامه حرکت در جهت مخالف موج A است.

  • اعداد فیبوناچی: اعداد فیبوناچی می‌توانند برای تعیین سطوح مهم هدف قیمت استفاده شوند. با استفاده از اعداد فیبوناچی، می‌توانیم سطوح مهم مقاومت و حمایت را در نمودار تشخیص دهیم و هدف قیمت را برای معاملات خود تعیین کنیم.

با توجه به این ترکیب، می‌توان محدوده‌های هدف قیمت را با دقت بیشتری شناسایی کرد و در نتیجه، از این اطلاعات برای انجام معاملات موفق‌تر استفاده کرد. اما حتماً باید به این نکته توجه داشته باشید که همیشه ریسک معامله و مدیریت سرمایه باید در نظر گرفته شود.

تعیین هدف قیمت با روش ABC یا استفاده از کندل‌های قوی و فیبوناچی

 

تعیین هدف قیمت با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت ماژور

استفاده از سطوح حمایت و مقاومت ماژور، یک روش قوی برای تعیین هدف قیمت در معاملات است. این سطوح معمولاً در تایم فریم‌های بالاتر مشخص می‌شوند و می‌توانند به عنوان نقاط مهم برای ورود یا خروج از معاملات استفاده شوند.

  • تعیین سطوح عرضه و تقاضا: سطوح حمایت و مقاومت ماژور معمولاً با تحلیل نقاط مهم OHLC کندل‌های روزانه، هفتگی و ماهانه شناسایی می‌شوند. این سطوح نشان‌دهنده نقاط قوت و ضعف در بازار هستند که می‌توانند به عنوان هدف یا نقطه ورود به معاملات مورد استفاده قرار گیرند.

  • ارتباط با سقف و کف موج قبلی: سطوح حمایت و مقاومت ماژور معمولاً با سقف و کف موج‌های قبلی در ارتباط هستند. با استفاده از این اطلاعات، معامله‌گران می‌توانند نقاط ورود یا خروج موثر‌تری را تعیین کنند.

  • اعتبار در تایم فریم‌های بالاتر: هر چه تایم فریم معاملاتی بالاتر باشد، سطوح حمایت و مقاومت ماژور اعتبار بالاتری دارند. این به معامله‌گران کمک می‌کند تا سطوحی را که بیشترین تأثیر را در بازار دارند، شناسایی کنند.

استفاده از این سطوح به عنوان هدف قیمت، معمولاً به تدریجی انجام می‌شود و به معامله‌گران کمک می‌کند تا موقعیت‌های معاملاتی خود را بهبود ببخشند و سود بیشتری کسب کنند. اما باید به این نکته توجه داشت که همواره لازم است ریسک معاملات و مدیریت سرمایه مورد توجه باشند تا از احتمالات مختلف در بازار محافظت شود.

تعیین هدف قیمت با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت ماژور

 

خلاصه هدف قیمتی (Price Target)

هدف قیمتی که معامله‌گران تعیین می‌کنند، می‌تواند به عنوان راهنمایی برای خریداران در پیش‌بینی آینده بازار عمل کند. این اهداف ممکن است بالاتر (گاوی) یا پایین‌تر (خرسی) از قیمت کنونی در بازار تعیین شوند.

لازم به ذکر است که هدف قیمتی بین تحلیلگران متفاوت است و هر شخص، تارگت خود را بر اساس تحلیل‌ها و روش‌های خاص خود به دست می‌آورد. تعیین هدف قیمت بزرگتر در طول یک بازه زمانی طولانی‌تر منطقی‌تر به نظر می‌رسد، در حالی که هدف قیمت کوتاه‌مدت معمولاً به شکل محافظه‌کارانه‌تری تعیین می‌شود.

نکته‌ای که باید در نظر داشته باشید این است که اگر در بازه سرمایه‌گذاری خود سهم شما بیش از حد نزولی بوده است، بهتر است از آن سهم خارج شوید. به یاد داشته باشید که هدف قیمت به این معنا نیست که شما حتماً زیان خواهید دید؛ بلکه به شما کمک می‌کند تا با برنامه‌ریزی بهتری به معاملات خود بپردازید و از استراتژی‌های مناسبی برای مدیریت ریسک استفاده کنید.

 

 

ثبت نظر/سوال

اگر سوال فنی و تکنیکالی ، نظر یا ابهامی در خصوص این مقاله دارید با ما در میان بگذارید. تیم تحلیل آنبیت به شما پاسخ کامل خواهد داد.